تاثیر کرونا بر مدل های کسب و کار

برخی باور دارند که وقایع ۲۰۲۰ نقطه عطف تاریخ مدرن است. لحظهای که برای همیشه مسیر تاریخ را تغییر داده است. برخی دیگر بر این باورند که پس از کشف واکسن کووید-۱۹ ما به سرعت به روند عادی خود باز خواهیم گشت. البته در این مقاله ما از هیچ کدام از این دو دیدگاه طرفداری نخواهیم کرد.
پاندمی ( پاندمی یا دنیاگیری به شیوع جهانی یک بیماری که از مرز چند قاره فراتر رفته باشد، گفته می شود) کوید-۱۹ یک اتفاق جدید بود و بسیاری از الگوها و پیش فرضهای روزمره را تغییر داد و به ما یادآوری کرد که پیشفرضهای ما در مورد جهانی که میشناسیم بسیار کهنه و ناکارآمد شده است. تحولی که در جریان است بیش از آن که جهت حرکت ما را تغییر دهد بر سرعت حرکتمان خواهد افزود. باید هر تخمین زمانیای که تا پیش از این درباره سرعت وقوع اتفاقات میزدیم را بازنگری کنیم.
در این برهه از تاریخ، آینده با سرعت سرسامآوری به ما نزدیک میشود و پاسخ به این پرسش را هر لحظه حیاتیتر میکند: چگونه برای این رویارویی آماده شویم؟
اگر بخواهیم ماهیت تحولات استراتژیک دهه اخیر، و به ویژه دورانی که بشر با پاندمی بزرگ کرونا و تحولات زیستمحیطی دستوپنجه نرم میکند را به زبان تجارت ترجمه کنیم، تنها واژه مناسب برای توصیف این وضعیت واژه “گسست” است. گسست از هرآنچه که در گذشته بودهایم و هرآنچه به عنوان نوع بشر در این سیاره انتظار ما را میکشد و همه ابعاد زندگی، سیاست، سازمان و مناسبات تجاری را درمینوردد. دو ویژگی عمده این تحول “سرعت” و “دامنه” تاثیرات آن است. به این معنا که سازمانها و صنایع در گردابی از تحولات قرارگرفتهاند که بازبینی همه جنبههای کارکردی و ساختاری سازمان به یک ضرورت استراتژیک بدل شده است.
از آنجا که تحولات مذکور بهصورت مستقیم بقای بنگاهها را هدف گرفته، تداوم سودآوری درگرو پذیرش و ارائه راه حلها پیرامون این تاثیرات است. راه حلهای گذشته چارهیابیهای متنوعی بودند که بیشتر مدیران و فعالان عرصه تجارت آنها را فقط به عنوان یک “گزینه” در نظر میگرفتند، اما بحران اخیر نشان داد که آنها نهتنها “گزینه” بلکه یک “ضرورت استراتژیک” تلقی میشوند. پدیدههایی مانند مهاجرت از سوختهای فسیلی به انرژیهای پاک، سرمایهگذاریهای سنگین و پرخطر در حوزه زیرساختهای دیجیتال و تکنولوژیهای مالی، تغییرات بنیادین در نحوه پردازش و ساماندهی اطلاعات بازاریابی، دورکاری به عنوان یک عامل مدیریت هزینه و مزیت رقابتی انکارناپذیر، و روندهایی که هریک چهره رقابت را دگرگون و مدلهای نوین تجاری را یکی پس از دیگری به منصه ظهور میرسانند. و اینها تنها بخشی از تحولات بزرگی هستند که قرن ما شاهد آن است. دور نیست زمانی که انسان در معرض این تحول، تغییر در “ماهیت و ساختار کار” را نیز شاهد باشد. این تحولات بیشازپیش نیازمند درک بالای مدیرانی است که یا بهطور مستقیم بنگاهها را اداره میکنند، و یا در نقش سهامداران و گروههای ذینفع به تداوم سودآوری علاقهمند هستند.
ویژگی اصلی گسستها همانگونه که از لحن و طنین این واژه برمیآید، در افراطیترین حالت آن، قطع ارتباط کامل گذشته با آینده است. سرعت این تحول بیانگر آن است که گذشته دیگر نمیتواند چراغ راه آینده باشد و دانشجویان و مدیران کسبوکار ناگزیر باید بپذیرند که راه حل بنیادینی که به دنبال آن هستند، خود را در آینده پنهان کرده است. تحرک ذهن برای ارائه پایدارترین راهکارهای تجاری، بیش از آنچه در تجربیات گذشته خود را به ما نشان دهد، با قدرت تخیل ما از آنچه رخ خواهد داد پیوند خورده است.
بدیهی است که هر نوع گسست، آثار و نتایج مالی، سازمانی و تهدیدات متناسب با خود را در پی خواهد داشت. درک این آثار و نتایج میتواند هر نوع الگو سرمایهگذاری و یا تجهیز منابع مالی را برای غلبه بر این چالشها در دو سطح تحت تاثیر قرار دهد: سطح اول، سطح سیاستگذاری کلان و ملی یا اصطلاحا پابلیک؛ و همچنین سطح دوم، یا به معنای اخصْ سطح کسبوکار.
این اولین بار نیست که جامعه جهانی نگاه خود را در مورد تجارت، اقتصاد و سبک زندگی به کلی تغییر میدهد. موقعیت امروز در طول تاریخ بشر بیسابقه نیست. لیست بلندی از شرایط اضطرار در طول تاریخ وجود دارد: مانند انقلاب صنعتی، جنگ جهانی اول و دوم، بحرانهای اقتصادی جهانی و… این شرایط باعث شده است که شرکتهای بزرگ و با سابقه از جریان بازی حذف شوند و برخی شرکتهای دیگر با نوآوری و بازسازی خود قویتر از قبل به کار ادامه دهند. در این شرایط شرکتهایی که پذیرای تغییرات هستند نشان میدهند که برد از آن کسانی است که میتوانند خود را با جهان در حال تغییر سازگار سازند و مدل کسبوکارشان را متناسب با آن بازتعریف کنند.
این مقاله برای شما چقدر کاربردی بوده ؟
بر روی ستاره ها کلیک کنید و امتیاز دهید
متوسط امتیاز 4.7 / 5. تعداد امتیار ها 3
اولین نفری باشید که امتیاز می دهد
دیدگاهتان را بنویسید